یک دردهایی را نمیشود گفت، گفتنی نیستند و
پنجشنبه, ۲۰ مرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۵۸ ب.ظ
و نشان دادنی نیستند و توضیح دادنی؛ ولی مزمناند و طاقتسوزند و جانفرسا. یک دردهایی به چشم نمیآیند و سوی چشم را میگیرند و سوی زیستن را میگیرند و دمار از آرامش آدم در میآورند. یک دردهایی بیدرمانند و چسبیدهاند به شاهرگ حیات آدم و جداشدنی نیستند. باید با آنها سر کنی، باید با آنها کنار بیایی، باید آنها را به رسمیت بشناسی.
یک دردهایی آنقدر ریشهدار و آنقدر کهنه و آنقدر عمیقند که پارهای از حیات انسان شدهاند و آدمی در مواجهه با آنها، محکوم است به مدارا...
آدمی محکوم است، دردهای عادت شده و ادامهدار را به عنوان بخشهای طبیعی حیات، به رسمیت بشناسد.
یک دردهایی جان آدم را به لب میرسانند و آنقدر پذیرفته و آنقدر محترماند که جسارت نمیکنی به آنها اعتراض کنی و جسارت نمیکنی از آنها حرف بزنی...
۰۱/۰۵/۲۰