سکوت با خودمان تحت حاکمیت انزجار شدیدی است که
از بیارزشی برای روحمان گریبان خودمان را گرفته است؛
آنچنان زبون که شایستگی ندارد چیزی دربارهاش گفته شود.
بدیهی است که باید سکوت با خودمان را بشکنیم؛
اگر میخواهیم شکستن سکوت با دیگران را بیازماییم.
بدیهی است که اصلاً حق نداریم که از خودمان نفرت داشته باشیم.
هیچ حقی برای سکوت افکارمان در مقابل روحمان نداریم.
📕 #فضیلتهای_ناچیز
✍🏽 #ناتالیا_گینزبورگ
به دور از تمام خواستنها، نخواستنها. تو باشی،
یک فنجان چای داغ، و یک موسیقی ملایم.
چشمانت را ببندی، لم بدهی وسط یک بیخیالی مطلق،
و تا چشم کار میکند،
عین خیالت نباشد …
و ماندهها را عاشقانه دوست خواهم داشت.
من این را فهمیدهام که هیچکس جز خودم،
توان بخیر کردن شبهای مرا ندارد ...
باور کن نیازی نیست که همه چیز رو درباره خودت توضیح بدی
یا برای موندن آدمهای رفتنی اصرار کنی، بدهکار هیچکس نیستی
که کاری رو که انجام میدی براشون توضیح بدی،
یا برای موندشون خواهش کنی.
این زندگی خودته و آرامش تو الویتِ توعه.
در آن دوره زندگی همهچیز روشن است.
همهچیز ممکن است و آدم از رؤیا و آرزوی آنچه دوست دارد
در زندگی بکند نمیترسد.
با این وجود با گذشت زمان، نیرویی مرموز تلاش خود را
برای اثبات آن که تحقق بخشیدن به افسانه شخصی غیرممکن است،
آغاز میکند.
📕 #کیمیاگر
✍🏽 #پائولو_کوئیلو
فرقی نمیکند از بستگانتان باشد یا عشقتان یا یک آشنای تازه.
مجبور نیستید برای کسی که باعث رنج و احساس حقارت
در شما میشود جایی باز کنید.
جداییها تلخند و آزار دهنده!
امّا از دست دادن کسی که قدر شما را نمیداند
و به شما احترام نمیگذارد
در حقیقت منفعت است نه خسارت.
هرگز سعی نکنید کسی را متوجه ارزشتان کنید.
- لیلیان گلاس
- آدمهای سمی
و همه ی ما میتوانیم به این منبع دسترسی داشته باشیم.
همه میتوانیم ثروتمند شویم. تفاوت در نگرش ها، باور ها و تلاش هاست.
جایگاه این نعمت های خداوند در ذهن ماست...
برایت آرزو میکنم که دوست داشته باشی، آنچه را که باید دوست بداری،
و فراموش کنی، آنچه را که باید فراموش کنی. برایت شوق آرزو میکنم،
آرامش آرزو میکنم. برایت آرزو میکنم که با آواز پرندگان بیدار شوی،
و با آرامش عشق به خواب بروی. برایت آرزو میکنم دوام بیاوری
در این دوران رکود محبت، بیتفاوتی و ناپاکی روزگار.
خصوصا برایت آرزو میکنم که خودت باشی …
اگر ضربه میخوریم در واقع از خودمون، خوشباوریها، بدجنسیها و
حتی حماقتهای خودمون میخوریم. هر آدمی که وارد زندگی ما میشه،
یه وسیله هست برای شناخت بیشتر ما از خودمون …
در هیاهوی زندگی دریافتم، چه بسیار دویدنها که فقط پاهایم را از من گرفت،
در حالی که گویی ایستاده بودم. چه بسیار غصهها که فقط باعث سپیدی موهایم شد،
در حالی که قصهای کودکانه بیش نبود.
کاش نه میدویدم،
و نه غصه میخوردم …
وقتی جسارت گفتن از زخمهامون رو برای کسی پیدا میکنیم،
یعنی خیلیخیلیخیلی اون آدم رو عزیز و امن دونستیم،
و باور داریم که مراقب جای زخم خواهد بود.
حتی بیشتر از خودمون …
عصبانی موندن فقط تو رو آزار میده، نه اونها رو.
شب که میخوای بخوابی از هر بدی و کینه دور شو و آروم بخواب 🤍
با تموم وجود تلاش کن و متوقف نشو...
بیا از امروز جوری زندگی کن که انگار فقط یه فرصت داری؛
نباید یه روز حسرت چیزایی رو بخوری که میخواستی
و تجربشون نکردی...
بعد برگردی و توقع داشتهباشی همهچیز مثل روز اول لطیف و بکر باشد!
نمیشود که عزیز من! تو هر کار هم که بکنی، طرف مقابلت هرچقدر هم که
مهربان و بخشنده و صاحب شعور باشد، یک چیزهایی را نمیشود فراموش کرد.
کدورتی ناخواسته شبیه به سیمهای خاردار حوالی احساست قد میکشند
و اجازه نمیدهند عمیقا دوستداشتهباشی و دوباره راحت به کسی اعتماد کنی.
از دیگران انتظاری نداشته باش،توقعی نداشته باش،
هر آنچه که میتوانی و هر چه بیشتر ببخش
و هرگز به پاداش فکر نکن.
اینگونه هرگز ناکام و مایوس نخواهی شد.
چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایی کنی
که یا دلهای کوچک شان مدام درگیر
حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه است...
یا مدام برای نبودنت،
برای خط زدنت تلاش می کنند؟
فروید